2024-03-28T13:00:17Z
https://daneshvarmed.shahed.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=292
دانشور پزشکی
Daneshvar Med
2716-9723
2716-9723
1396
25
5
اثر فلوکساتین بر روی اسپرماتوژنز و خودتکثیری سلولهای پایه اسپرماتوگونی در موشهای صحرایی بالغ
هانیه
اکبری
شاپور
حسن زاده
علی
شالیزارجلالی
حسن
ملکی نژاد
مقدمه و هدف: کاربرد فلوکساتین به عنوان یک داروی مهارکننده انتخابی بازجذب سروتونین (SSRI) با عوارض جانبی ناخواستهای مانند اختلالات تولیدمثلی همراه است. مطالعه حاضر در راستای ارزیابی اثرات فلوکساتین بر روی اسپرماتوژنز موش صحرایی و نیز خودتکثیری سلولهای پایه اسپرماتوگونی به واسطه بررسی بیان گیرنده آلفا-1 خانواده فاکتور نوروتروفیک مشتق شده از سلول گلیال (GFRα1) در سطح mRNA در بافت بیضه طرحریزی گردید.
مواد و روشها: موشهای صحرایی نر بالغ نژاد ویستار به صورت تصادفی به گروههای تجربی و شاهد تقسیم شدند. گروه تجربی به دو زیرگروه که روزانه 5 و 10 میلیگرم بر کیلوگرم فلوکساتین را به مدت 48 روز دریافت میکردند، تقسیم گردید. نمونههای بافت بیضه 24 ساعت پس از آخرین تیمار برداشت شدند و ارزیابیهای بافتشناسی و رونویسی معکوس واکنش زنجیرهای پلیمراز به ترتیب به منظور ارزیابی اسپرماتوژنز و میزان بیان GFRα1 در سطح mRNA انجام پذیرفتند.
نتایج: تجویز فلوکساتین به صورت وابسته به دُز موجب توقف بلوغ اسپرمها شد که این امر با کاهشهای قابلملاحظه شاخصهای اسپرماتوژنیک مشخص گردید. همچنین، تجویز فلوکساتین به میزان 10 میلیگرم بر کیلوگرم کاهش مشهودی را در بیان GFRα1 در سطح mRNA در بافت بیضه در پی داشت.
نتیجهگیری: چنین به نظر میرسد که سمیتهای تولیدمثلی ناشی از فلوکساتین به واسطه ایجاد اختلال در روند خودتکثیری سلولهای پایه اسپرماتوگونی روی میدهند که یافتههای حاضر لزوم پژوهشهای بیشتر پیرامون مکانیسمهای دقیق اختلالات اسپرماتوژنیک ناشی از داروهای ضد افسردگی SSRI را برجسته میسازند.
فلوکساتین
خودتکثیری
سلولهای پایه اسپرماتوگونی
اسپرماتوژنز
موش صحرایی
GFRα1
2020
09
26
1
6
https://daneshvarmed.shahed.ac.ir/article_1805_54e28e5d0e89b3c9bc2c6f21c576d170.pdf
دانشور پزشکی
Daneshvar Med
2716-9723
2716-9723
1396
25
5
بررسی اثر کلستاز و داروی نورواید بر بیان ژن -Bcl-xl در ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی نر
پژمان
مولایی
محمد
ناصحی
مهرداد
هاشمی
مقدمه و هدف: کلستازیعنی انسداد در مجرای صفراوی که در طی آن اسیدهای صفراوی سمی در کبد و سیستمهای گردشی بدن تجمع مییابد و خاصیت سمیت آنها نیز درهپاتوسیتها افزایش مییابد. یکی از پیامدهای کلستاز اثر آن بر روی حافظه است که باعث تخریب حافظه فضایی میشود و ناحیه هیپوکمپ نقش اصلی را در عملکرد حافظه ایفا میکند. هدف: در این پژوهش، اثرات بیماری کلستاز کبدی بر روی میزان بیان ژنهای Bcl-xl در فرآیند مرگ برنامهریزیشده سلول (آپوپتوز) در ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی نر و همچنین تأثیر داروی نورواید (MLC901) در جهت جلوگیری از ایجاد تغییرات در بیان ژن مذکور بررسی شد.
مواد و روشها: این کار بر روی 16 سر موش صحرایی نر به وزن 220 تا 240 گرم انجام شد که به چهار گروه اصلی تقسیم شدند که شامل گروه کنترل (شاهد)، (استرس جراحی) Sham-NeuroAid و BDL (بستن مجرای صفراوی) و BDL-NeuroAid میباشند. سپس ناحیه هیپوکمپ استخراج شد و پس از طی مراحل استخراج RNA و سنتز cDNA، سنجش بیان ژن توسط تکنیک Real-Time PCR مورد بررسی قرار گرفت. نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS version 20 و آزمون ANOVA یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی با سطح معناداری (P < /span>˂0.05) آنالیز شدند.
نتایج: نتایج گروههای شم-نورواید و BDL-نورواید نشان میدهد که داروی نورواید بهطور معناداری باعث افزایش بیان ژن Bcl-Xl در این گروهها نسبت به گروه کنترلشده است؛ اما تغییر معناداری در بیان ژن Bcl-Xl متعاقب اثر کلستاز در گروه BDL مشاهده نشده است.
نتیجهگیری: در مجموع به نظر میرسد تیمار با داروی نورواید میتواند عوارض منفی کلستاز را به وسیله کاهش آپوپتوز اصلاح کند.
کلستاز
آپوپتوز
Bcl-Xl
نورواید
هیپوکمپ
2020
09
26
7
14
https://daneshvarmed.shahed.ac.ir/article_1806_90716b519d28369feacf84fc0c7e7808.pdf
دانشور پزشکی
Daneshvar Med
2716-9723
2716-9723
1396
25
5
بررسی میزان آلودگی باکتریایی آب یونیتهای دانشکده دندانپزشکی دانشگاه شاهد
فرید
عباسی
حوریه
صادری
مجتبی
رضایی بنابی
پرویز
اولیا
مقدمه و هدف: همواره آلودگی میکروبی یونیتهای دندانپزشکی، از جمله مشکلات بهداشتی دندانپزشکی است. این آلودگی میتواند به بیماران منتقل شود. این مطالعه به منظور بررسی میزان آلودگی باکتریایی آب یونیتهای دندانپزشکی دانشگاه شاهد، خصوصاً به اشریشیا کلی (E. coli) صورت گرفته است.
مواد و روشها: تعداد 42 نمونه آب از 7 یونیت از بخشهای اندو، ترمیمی، پروتز، جراحی، پریو، ایمپلنت و اطفال گرفته شد. نمونه از سر توربین به دست آمد. همچنین 7 نمونه آب شهری به عنوان شاهد از 7 بخش ذکر شده، گرفته شد. برای جداسازی و شمارش کلی باکتریها از محیط کشت آگار خوندار و برای جداسازی E.coli از محیط EMB استفاده شد.
نتایج: از نمونهها بیش از هر نوع، باسیلهای گرم مثبت و در مرحله بعد کوکوس گرم مثبت و باسیل گرم منفی جدا شد. آلودگی به E. coli در هیچیک از نمونهها دیده نشد. میزان آلودگی کلی در صبحها بیشتر از بعدازظهرها بود و بیشترین آلودگی در بخش پریو و جراحی دیده شد.
نتیجهگیری: در مطالعه حاضر مشخص شد که سر توربینها دارای آلودگی زیادی است. به منظور کنترل آلودگی راههای متعددی پیشنهاد شده است. در مطالعه حاضر مشخص شده است کار کردن با دستگاه و خروج آب در صبحها، قبل استفاده روی بیمار، میتواند بار میکروبی را شدیداً کاهش دهد.
آلودگی باکتریایی
یونیتهای دندانپزشکی
اشریشیا کلی
2020
09
26
15
20
https://daneshvarmed.shahed.ac.ir/article_1807_7773595c3435c7e1d6e2928b9bdcf3eb.pdf
دانشور پزشکی
Daneshvar Med
2716-9723
2716-9723
1396
25
5
ارزیابی اثرات عصاره اتانولی گیاه سورانه (Allium Saralicum R.M. Fritsch) بر هپاتوپاتی دیابتی در موشهای سوری نر
نادر
گودرزی
محمدمهدی
زنگنه
اکرم
زنگنه
مقدمه و هدف: استفاده از گیاهان دارویی قدیمیترین روش برای درمان انواع بیماریها است. گیاهان بسیاری جهت درمان افراد دیابتی توصیه شدهاند. در مطالعه حاضر، اثرات حفاظت کبدی و ضد دیابتی عصاره اتانولی گیاه سورانه در موش سوری دیابتی نر ارزیابی شده است.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی از 35 موش سوری نر بالغ استفاده شد. دیابت با دوز mg/kg ۶۰ استرپتوزوتوسین به صورت داخل صفاقی در 28 موش القاء شد و موشها به 4 گروه 7 تایی تقسیم شدند. گروه کنترل مثبت (دیابتی درماننشده) نرمال سالین و گروههای تیمار به ترتیب mg/kg 5/0 گلی بنکلامید و g/kgµ ۲۰۰ و ۴۰۰ عصاره اتانولی گیاه سورانه را به مدت ۱۵ روز خوراکی دریافت کردند. یک گروه نیز بهعنوان کنترل منفی (غیردیابتی) در نظر گرفته شد. در روز پایانی، سطوح سرمی گلوکز خون و آنزیمهای کبدی آسپارتات آمینوترانسفراز، آلانین آمینوترانسفراز و آلکالین فسفاتاز اندازهگیری شد. پس از تهیه مقاطع بافتی و رنگآمیزی، حجم تام کبد، سینوزوئیدها، هپاتوسیت ها، سیاهرگ مرکزی، سیاهرگ باب، انشعابات سرخرگ کبدی و مجاری صفراوی در گروهها تخمین زده شد.
نتایج: سطوح افزایشیافته گلوکز خون و آنزیمهای آسپارتات آمینوترانسفراز و آلکالین فسفاتاز در گروههای تیمار شده با عصاره اتانولی گیاه سورانه نسبت به گروه دیابتی تیمار نشده کاهش معنیداری داشت (05/0> P < /span>). حجم تام کبد، سیاهرگ مرکزی، سیاهرگ باب و سرخرگ کبدی پس از درمان با عصاره گیاه سورانه به طور معنادار نسبت به گروه کنترل منفی افزایش داشت (05/0> P < /span>).
نتیجهگیری: عصاره اتانولی گیاه سورانه احتمالاً میتواند سطح قند خون و آنزیمهای کبدی را تنظیم نموده اما نمیتواند از تخریب بافت کبد در موشهای سوری دیابتی شده با استرپتوزوتوسین پیشگیری نماید.
سورانه
عصاره اتانولی
دیابت
کبد
موش سوری
2020
09
26
21
30
https://daneshvarmed.shahed.ac.ir/article_1808_b68c81cb45f807fa11bcfb3af45284cf.pdf
دانشور پزشکی
Daneshvar Med
2716-9723
2716-9723
1396
25
5
تغییرات بیان ژن فاکتور رشد شبه انسولینی 1 ((IGF-I در عضله دوقلوی موشهای نر صحرایی نژاد ویستار پس از یک دوره تمرین تناوبی خیلی شدید
هانیه
نصرالهی
عباسعلی
گائینی
سهیل
بیگلری
علیرضا
قارداشی افوسی
مقدمه و هدف: پژوهشها نشان میدهند فاکتور رشد شبه انسولینی 1 (IGF-I)، عامل اصلی رشد و هیپرتروفی تارهای عضلانی است. با وجود این، تأثیر تمرینهای تناوبی خیلی شدید (HIIT) بر IGF-I به خوبی بررسی نشده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی تغییرات بیان ژن IGF-I در عضله دوقلوی موشهای نر صحرایی نژاد ویستار پس از یک دوره تمرین تناوبی خیلی شدید بود.
مواد و روشها: در این مطالعه 16 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با محدوده وزنی 25 ± 225 گرم تصادفی به دو گروه کنترل (n=8) و تمرین (n=8) تقسیم شدند. پس از یک هفته آشنایی با پروتکل تمرین، برنامه تمرین HIIT به مدت 40 دقیقه، سه روز در هفته و به مدت هشت هفته اجرا شد. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی، عضله دوقلو استخراج و میزان بیان ژن IGF-I به روش Real time-PCR سنجیده شد. برای تجزیه و تحلیل دادههای آماری از آزمون t مستقل استفاده شد.
نتایج: تحلیل آماری نشان داد بیان IGF-I عضله دوقلو در گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل بیش از 6 برابر (638 درصد) افزایش داشت (P = 0.016). وزن عضله دوقلو در گروه تمرینی در مقایسه با گروه کنترل افزایش معناداری داشت (P = 0.012).
نتیجه گیری: تمرین ورزشی HIIT به افزایش بارز بیان ژن IGF-I و وزن عضله دوقلوی موشهای صحرایی منجر شد.
HIIT
هیپرتروفی
بیان ژن
Real time-PCR
IGF-I
2020
09
26
31
38
https://daneshvarmed.shahed.ac.ir/article_1809_2fcad6083ca18f6e8ad2708d9e91f8b5.pdf
دانشور پزشکی
Daneshvar Med
2716-9723
2716-9723
1396
25
5
اثر سیلیمارین بر اختلالات حافظه و یادگیری القا شده با نانو ذرات دیاکسید تیتانیوم
پرستو
بهرام کلهری
اکبر
حاجی زاده مقدم
محبوبه
زارع
رضا
صیرفی
مقدمه و هدف: نانو ذرات دیاکسید تیتانیوم یکی از پرمصرفترین نانو ذرات است که در زیست پزشکی، لوازمآرایشی و صنعت استفاده میشوند. علیرغم این چندین مطالعه نشان داده که این نانو ذرات میتوانند موجب آسیب به هیپوکمپ شوند. سیلیمارین، فلاونولیگنانی است که از دانههای گیاه خارمریم (Silybum marianum) به دست میآید و به خاطر دارا بودن خاصیت مهار رادیکال های آزاد، به عنوان آنتیاکسیدان عمل میکند. هدف از این مطالعه بررسی اثر سیلیمارین بر بهبود اختلالات یادگیری و حافظه القا شده با نانو ذرات دیاکسید تیتانیوم) (TiO2 است.
مواد و روشها: در این پژوهش موشهای صحرایی نر به چهار گروه کنترل، شم، مسموم شده با نانو Tio2، (تجویز خوراکی نانو Tio2 با غلظت 150 میلیگرم بر کیلوگرم به مدت سه هفته) و گروه مسموم تیمار شده با سیلیمارین (تجویز خوراکی به مدت سه هفته) تقسیم شدند. به منظور بررسی اثر تخریبی نانو ذرات TiO2 بر حافظه موش صحرایی نر و درمان آن با سیلیمارین از روش یادگیری احترازی غیرفعال (passive avoidance) توسط دستگاه شاتل باکس (Shuttle box) استفاده شد.
نتایج: این مطالعه نشان داد که مصرف خوراکی نانو ذرات TiO2 موجب کاهش معنیدار تأخیر در زمان ورود به اتاقک تاریک و افزایش ماندن در اتاق تاریک نسبت به گروه کنترل میشود (001/0>p < /span>) و تیمار با سیلیمارین سبب برگشت این شاخصها به سطح کنترل میگردد (001/0>p < /span>).
نتیجه گیری: یافتههای این مطالعه نشان میدهد که سیلی مارین احتمالاً بهواسطه خواص آنتیاکسیدانی خود باعث بهبود اختلال حافظه و یادگیری القاء شده با نانو ذرات دیاکسید تیتانیوم میشوند.
نانو ذرات TiO2
هیپوکامپ
یادگیری احترازی غیرفعال
سیلیمارین
2020
09
26
39
44
https://daneshvarmed.shahed.ac.ir/article_1810_06e50c67310860e24aff2e69708feb2a.pdf
دانشور پزشکی
Daneshvar Med
2716-9723
2716-9723
1396
25
5
اولویتبندی مفردات دارویی مؤثر بر زخم پای دیابتی در طب سنتی ایران
سیدعلی
خدایی
محمد
کمالی نژاد
فاطمه
عمادی
محسن
ناصری
مقدمه و هدف: کشف دارو بر اساس داروهای سنتی فارماکولوژی معکوس نامیده میشود. هنگام جستجوی داروهای طب سنتی با دو دسته بیماری، مواجه هستیم: نخست، بیماریهایی مانند یبوست که امکان تطبیق نسبی یا کامل آنها در طب رایج و طب سنتی وجود دارد. دوم، بیماریهایی مانند زخم پای دیابتی که بهطور مستقیم، ذکری از آنها در طب سنتی وجود ندارد. هدف از پژوهش حاضر، اولویتبندی مفردات طب سنتی و استفاده از فارماکولوژی معکوس، برای ساخت داروهای جدید مؤثر بر زخم پای دیابتی است.
مواد و روشها: در این تحقیق کتابخانهای، در سطح اول، انواع قروح در 4 منبع طب سنتی، جستجو و جمعآوری گردیدند و سپس بر اساس تشابه با علائم اصلی زخم پای دیابتی، قروح به دو گروه دارای علائم نزدیک به زخم پای دیابتی و دور از آن، تقسیمبندی شدند. در سطح بعد، مفردات مؤثر بر قروح بر اساس تأکید حکما و تکرار در منابع، امتیازبندی گردیدند. سرانجام، با جمع امتیاز دو سطح تقسیمبندی، مفردات مذکور را، رتبهبندی نمودیم.
نتایج: مورد، کندر، بارهنگ، صبر زرد و کاکنج، 5 مفرده نخست مؤثر بر زخم پای دیابتی میباشند. همچنین، میوه مورد جهت ساخت داروی زخم پای دیابتی پیشنهاد میگردد.
نتیجهگیری: برای استفاده از دانش قدیم در درمان بیماریهای امروزی، نخست باید بین دو طب نوین و قدیم، ارتباط منطقی برقرار شود، سپس اولویتبندی مفردات دارویی و استفاده از فارماکولوژی معکوس جهت ساخت داروهای جدید مؤثر بر زخم پای دیابتی انجام شود.
طب سنتی ایران (طب ایرانی)
زخم پای دیابتی
مورد
بارهنگ
2020
09
26
45
54
https://daneshvarmed.shahed.ac.ir/article_1811_51aeed5bf1574d37bd32dc4cfc3b32ab.pdf
دانشور پزشکی
Daneshvar Med
2716-9723
2716-9723
1396
25
5
اثر مخمر پروبیوتیکی ساکارومایسس سرویزیه بر تشکیل بیوفیلم استافیلوکوکوس اورئوس
نوید
سعیدی
پرویز
اولیا
سیدمحمود
امین مرعشی
حوریه
صادری
مقدمه و هدف: تولید بیوفیلم یک فاکتور بیماریزایی مهم در استافیلوکوکوس اورئوس است. اغلب عفونتهای مرتبط با بیوفیلم این باکتری به سختی با آنتیبیوتیکها درمان میشود. تا به حال مکانیسمهای زیادی برای عملکرد مخمرهای پروبیوتیکی در مقابل عفونتهای باکتریایی توضیح دادهشده اما مطالعات کمی در زمینه تأثیر آنها بر تشکیل بیوفیلم انجام شده است. هدف از این تحقیق بررسی اثر مخمر ساکارومایسس سرویزیه بر تشکیل بیوفیلم استافیلوکوکوس اورئوس بود.
مواد و روشها: از کشت ساکارومایسس سرویزیه عصاره سوپرناتانت و لیزات تهیه شد. پس از تعیین MIC، تأثیر عصارهها با سه غلظت µg/ml 512، 1024 و 2048 بر تشکیل بیوفیلم دوسویه استاندارد باکتری استافیلوکوکوس اورئوس ATCC 29213 (حساس به متی سیلین) و ATCC 33591 (مقاوم به متی سیلین) به روش میکروتیتر پلیت با سه بار تکرار مورد ارزیابی قرار گرفت.
نتایج: هر دو عصاره سوپرناتانت و لیزات مخمر توانستند در تمامی غلظتها تشکیل بیوفیلم دوسویه حساس و مقاوم به متی سیلین استافیلوکوکوس اورئوس را به طور معنیداری کاهش دهند (P<0.001). درحالیکه هر دوسویه مورد مطالعه تولیدکننده بیوفیلم قوی بودند، غلظت µg/ml 2048 سوپرناتانت توانست تشکیل بیوفیلم آنها را به درجه متوسط کاهش دهد. همچنین لیزات به طور مؤثرتری موجب کاهش تشکیل بیوفیلم به درجه ضعیف شد.
نتیجهگیری: در این مطالعه برای اولین بار اثر مطلوب مخمر ساکارومایسس سرویزیه بر کاهش تشکیل بیوفیلم استافیلوکوکوس اورئوس مشاهده شد. با انجام مطالعات بیشتر میتوان به درمان عفونتهای ناشی از بیوفیلم این باکتری با استفاده از مخمرهای پروبیوتیکی امیدوار بود.
استافیلوکوکوس اورئوس
بیوفیلم
پروبیوتیک
ساکارومایسس سرویزیه
2020
09
26
55
62
https://daneshvarmed.shahed.ac.ir/article_1812_f835890a7b70de1e92453c387221b966.pdf
دانشور پزشکی
Daneshvar Med
2716-9723
2716-9723
1396
25
5
ارائه رژیم غذایی خاص مبتنی بر اصول طب سنتی ایران در درمان بیماران با سوءمزاج سرد و تر
فرشته
نوری
محسن
ناصری
محمدمهدی
اصفهانی
غلامرضا
محمدی فارسانی
سعید
عبدی
سقراط
فقیه زاده
محمد
انصاری پور
محمدرضا
زالی
مقدمه و هدف: یکی از اصول مهم در درمان بیماریها در طب سنتی ایران اصلاح تغذیه یا تدابیر غذایی است که با توجه به تفاوتهای بین فردی (مزاج) به بیماران توصیه میگردد. در طبقهبندیهای مختلف غذایی در علوم نوین طبی نیز، بر اساس شرایط افراد، گاهی محدودیتهای غذایی اعمال میشود؛ بنابراین به نظر میرسد که رعایت تنوع و تعادل غذا در رژیم غذایی بیماران با توجه به هرم غذایی از یکسو و تلفیق آن با آموزههای طب سنتی راهکار مناسبی است که ضمن تأمین درشت مغذیها و ریزمغذیها به درمان بیماری و بهبود شرایط بیمار کمک میکند. این مطالعه قصد دارد که با بررسی کتب معتبر طب سنتی و در محدوده مطالعات طب رایج و هرم غذایی، الگوی غذایی مناسبی را برای بیماران با سوءمزاج سرد و تر ارائه نماید.
مواد و روشها: در این مطالعه مروری توصیفی، متون معتبر طب سنتی ایران با محوریت کتاب القانون فی الطب و مقالات و علوم نوین طبی در زمینه تغذیه مورد بررسی قرار گرفته و تدابیر غذایی مبتنی بر این منابع ارائه گردیده است.
نتایج: براساس مبانی طب سنتی ایران، مزاج هر فرد سالم در یک محدوده متعادل و مشخصی قرار دارد که انحراف از این محدوده متعادل، فرد را به سمت بیماری سوق میدهد که یکی از این موارد سوءمزاج سرد و تر است که قدم اول در درمان این بیماران، انتخاب رژیم غذایی مناسب است.
نتیجهگیری: ارائه الگوی غذایی مخصوص بیماران با سوءمزاج سرد و تر، ممکن است بتواند در بهبود آنان مؤثر واقع شود.
طب سنتی ایران (طب ایرانی)
تغذیه
مزاج
هرم غذایی
رژیم غذایی
2020
09
26
63
70
https://daneshvarmed.shahed.ac.ir/article_1813_08de10063c1a1148699c8ee8e206b7d4.pdf