2024-03-29T12:11:20Z
https://daneshvarmed.shahed.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=244
دانشور پزشکی
Daneshvar Med
2716-9723
2716-9723
1389
18
4
مقایسه سطح آدرنومدولین ادرار در کودکان مبتلا به پیلونفریت حاد و کودکان سالم
مصطفی
شریفیان
رعنا
اسماعیلی زند
سیدعلی
ضیایی
میترا
احمدی
عبداله
کریمی
مسعود
دادخواه چیمه
مقدمه و هدف: آدرنومدولین (AM) نوعی پپتید است که تولید آن در پروسههای التهابی تحریکمیشود؛ این ماده در بسیاری از سلولهای بدن، نظیر سلولهای عضلات صاف عروق، اندوتلیال، فیبروبلاست، میوسیتهای قلبی، سلولهای اپیتلیال و سلولهای سرطانی تولید شده، در صورت بروز التهاب در سیستم ادراری نیز افزایشمییابد. در این مطالعه، مقادیر ادراری AM در ادرار کودکان مبتلا به پیلونفریت با گروه شاهد مقایسهشد. مواد و روشها: در یک مطالعه مورد شاهدی، 31 کودک مبتلا به پیلونفریت (گروه مورد) و 30 کودک سالم (گروه شاهد) بررسیشدند. مقادیر ادراری AM افراد تحت مطالعه با استفاده از روش High Performance Liquid Chromatography (HPLC) اندازهگیری و نتایج بهدستآمده از دو گروه با یکدیگر مقایسهشد؛ در نتایج، نسبت آدرنومدولین به کراتینین ادرار ثبت شد؛ همچنین مقادیر آدرنومدولین به کراتینین ادرار در گروه مورد قبل و پس از درمان مقایسهشدند. نتایج: نسبت آدرنومدولین به کراتینین ادرار در گروه مورد 4/119±3/61 و در گروه شاهد 4/11±26/4 (012/0P=) بود. بعد از درمان پیلونفریت، مقادیر نسبت مذکور در گروه مورد به 9/21±1/13 رسید که نسبت به قبل از درمان، تفاوتی معنیدار را نشانداد. ضریب همبستگی AM ادراری و تعداد سلولهای سفید خون 252/0 (171/0P=) بود و همچنین مقادیر AM ادرار در بیمارانی که CRP < sup>+4 داشتند 1748±1896 و در بیماران دارای CRP < /span> منفی 477±391 بود که اختلافی معنیدار را نشانمیداد. نتیجهگیری: طی پیلونفریت AM ادرار افزایشمییابد که میتواند در تشخیص بیماری کمککننده باشد.
آدرنومدولین
کراتینین
ادرار
پیلونفریت
کودکان
2020
09
26
1
8
https://daneshvarmed.shahed.ac.ir/article_1425_8d9a485513504b437f4f99d6ff6b5e54.pdf
دانشور پزشکی
Daneshvar Med
2716-9723
2716-9723
1389
18
4
برهمکنش رسپتورهای موسکارینی و NMDA در هیپوکامپ پشتی موش صحرایی در تست اضطراب ماز بعلاوهای شکل مرتفع
مرتضی
پیری
محمد
ناصحی
نگار
حیدری
مریمالسادات
شاهین
محمد رضا
زرین دست
مقدمه و هدف: انتقال پیامهای تحریکی از طریق گیرندههای گلوتاماتی برای اعمال شناختی نظیر یادگیری و اضطراب حیاتی است. در مطالعه حاضر، نقش گیرندههای کولینرژیک موسکارینی هیپوکامپ پشتی در رفتار شبه اضطرابی القاءشده با مهارگیرندههای NMDA بررسی شدهاست. مواد و روش کار: در این مطالعه تجربی از 105 سر موش صحرایی نر با وزن تقریبی 200 تا 250 گرم استفاده شد. حیوانها پس از بیهوشی در دستگاه استریوتاکسی قرارگرفتند و کانولگذاری دوطرفه در ناحیه CA1 هیپوکامپ پشتی انجام شد. بعد از طی دوره بهبودی هفت روزه، آزمون رفتاری با استفاده از ماز بعلاوهای شکل مرتفع انجامگرفت آنالیز واریانس یکطرفه (ANOVA) و به دنبال آن تست توکی، دادهها را تجزیهوتحلیل کردند. نتایج: یافتههای ما نشانمیدهند که تزریق MK801 (دو میکروگرم بر موش) و اسکوپولامین (چهار میکروگرم بر موش) به داخل ناحیه CA1 هریک به تنهایی، درصد حضور در بازوی باز و درصد ورود به بازوی باز را افزایش میدهد، اما فعالیت حرکتی را تغییرنمیدهد؛ از طرف دیگر ، بهکاربردن دوزهای غیر مؤثر اسکوپولامین با دوز غیر مؤثر MK801 فعالیت حرکتی را تغییرنمیدهد، اما درصد حضور در بازوی باز و درصد ورود به بازوی باز را افزایشمیدهد. نتیجهگیری: این یافتهها نشانمیدهند که نه تنها هر دو گیرنده NMDA و گیرنده های موسکارینی استیل کولین در تعدیل اضطراب در هیپوکامپ پشتی موش صحرایی نقش دارند، بلکه بین آنها یک برهمکنش پیچیده نیز وجوددارد.
گیرندههای NMDA
گیرندههای موسکارینی استیل کولین
هیپوکامپ پشتی
اضطراب
موش صحرایی
2020
09
26
9
16
https://daneshvarmed.shahed.ac.ir/article_1426_8ddfe2b8f3e598cda430abcff4924169.pdf
دانشور پزشکی
Daneshvar Med
2716-9723
2716-9723
1389
18
4
گزارش یک مورد درمان فیزیوتراپی بعد از جراحی هموروئیدکتومی و فیستولکتومی
فرشاد
اخوتیان
محمد
نیاکان
مقدمه: فیستول مقعدی، شایعترین علت درد شدید ناحیه مقعد در جراحیهای رکتال به شمارمیآید و بهکارگیری برخی تخصصها مانند فیزیوتراپی میتواند به کاهش درد و تسریع در روند بهبودی کمککند. در خصوص فیزیوتراپی بعد از جراحی رکتال هیچ تحقیقی ثبت نشده، لذا این امر، سبب عدم توجه کافی جراحان به این مهم گردیدهاست. هدف: مطرحکردن یک پروتوکلی فیزیوتراپی برای جراحیهای رکتال و بررسی تأثیرپذیری آن در مطالعهای موردی مواد و روش کار: این مطالعه روی یک مرد 45 ساله انجام پذیرفت. بعد از انجام کولونوسکوپی، هموروئیدکتومی و فیستولکتومی انجام شد سپس، پروتوکل درمان فیزیوتراپی در پنج فاز درمانی، طراحی و مورداستفادهقرارگرفت. شدت درد، سختی اجابت مزاج، سختی جابهجایی و ترس از اجابت مزاج با VAS اندازهگیری و برای تعیین روند بهبودی بیمار از پرونده پزشکی استفادهشد؛ نتایج نشانداد که نیاز بیمار به استفاده از داروی مسکن فقط تا روز چهارم بوده، بیمار از روز سوم، فعالیتهای روزمره خود را از سرگرفت؛ همچنین شدت درد، سختی اجابت مزاج، سختی جابهجایی و تحرک و ترس از اجابت مزاج در روز پنجم بهطورکامل رفع شد که این نتایج در مقایسه با مطالعات قبلی، تسریع روند بهبودی و کاهش درد را نشانمیدهد. نتیجهگیری: با توجه به مؤثربودن اقدامهای فیزیوتراپی، بهکارگیری از آن بهویژه در مورد بیماران مسن یا افراد مبتلا به بیماریهای زمینهای توصیه میشود.
: فیزیوتراپی
هموروئید
فیستول مقعدی
2020
09
26
17
22
https://daneshvarmed.shahed.ac.ir/article_1427_37cd10cbd0a3a5390658d0d755a38e92.pdf
دانشور پزشکی
Daneshvar Med
2716-9723
2716-9723
1389
18
4
تأثیر آموزش بر اساس الگوی اعتقاد بهداشتی بر رفتارهای پیشگیریکننده از بیماری پوکی استخوان در زنان باردار شهر اراک
محبوبه
خورسندی
محسن
شمسی
فرزانه
جهانی
مقدمه و هدف: تاکنون تحقیقهای مداخلهای کمیدر زمینه اتخاذ رفتارهای پیشگیریکننده از پوکی استخوان با استفاده از الگو اعتقاد بهداشتی در مادران باردار صورتگرفته و لذا مطالعه مذکور در راستای نیل به این هدف تحقق یافتهاست. مواد و روشها: مطالعه حاضر از نوع مداخله ای بوده که در آن 120 نفر از مادران باردار شهر اراک شرکتداشتند (نمونهها به دو گروه مورد و شاهد هریک شصت نفر تقسیم شدند.) ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامه پایا و روا بر اساس الگوی اعتقاد بهداشتی و فهرست اولیه عملکرد مادران باردار در خصوص پیشگیری از پوکی استخوان بوده است. قبل از انجام مداخله آموزشی اطلاعات جمعآوری و سپس مداخله آموزشی در قالب چهار جلسه آموزشی برای گروه مورد انجام و یک ماه پس از مداخله آموزشی اطلاعات دوباره در هر دو گروه مورد و شاهد جمعآوری و تجزیهوتحلیل شدند. نتایج: در پژوهش حاضر قبل از مداخله آموزشی، میزان آگاهی، خودکارآمدی و عملکرد در زمینه رعایت رژیم غذایی پایین بوده، پس از مداخله موانع درک شده مادران باردار در زمینه پیشگیری از پوکی استخوان کاهش و عملکرد آنان در این زمینه افزایش یافتهبود (05/0 >P < /span>). نتیجهگیری: با افزایش آگاهی، حساسیت، شدت و منافع درکشده، خودکارآمدی و کاهش موانع درکشده مادران باردار برای پیشگیری از پوکی استخوان، عملکرد در زمینه پیشگیری از ابتلا به پوکی استخوان نیز بیشتر شدهاست؛ لذا پیشنهاد میگردد آموزش براساس این الگو در سایر مراکز درمانی نیز اجرا شود.
الگوی اعتقاد بهداشتی
پوکی استخوان
زنان باردار
2020
09
26
23
32
https://daneshvarmed.shahed.ac.ir/article_1428_803609837ff47de409d300b882b31ab5.pdf
دانشور پزشکی
Daneshvar Med
2716-9723
2716-9723
1389
18
4
اثر هسپرتین بر سطح سرمی آنزیمهای آسپارتات و آلانین آمینو ترانسفراز و سطح کبدی و قلبی مالون دی آلدئید در موش صحرایی دیابتی
جمشید
نارنجکار
مهرداد
روغنی
مهدی
شکوهی
مقدمه و هدف: دیابت قندی با افزایش میزان مالون دی آلدئید بهعنوان شاخص استرس اکسیداتیو و افزایش سطح سرمی آنزیمهای بافتی نظیر آسپارتات وآلانین آمینوترانسفراز ناشر از آسیب بافتی مشخص میشود. با توجه به اثر ضددیابتی هسپرتین، هدف از انجام این مطالعه ارزیابی اثر این ماده بر سطح این فاکتورها در حالت دیابت است. مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، موشهای صحرایی نر در گروههای 32 تایی کنترل، کنترل تحت تیمار، دیابتی و دیابتی تحت تیمار تقسیم شدند. برای القاء دیابت، استرپتوزوسین با دوز 60 mg/kg به صورت داخل صفاقی تزریق شد. هسپرتین با دوز 10 mg/kg برای مدت چهار هفته بهطور روزانه یک هفته پس از شروع کار تجویز شد. سطح سرمی آسپارتات وآلانین آمینوترانسفراز قبل و در انتهای کار اندازهگیری شد؛ بهعلاوه سطح مالون دی آلدئید در دو بافت قلب و کبد اندازه گیری شد. نتایج: افزایشی معنادار در سطح سرمی آسپارتات و آلانین آمینوترانسفراز در موشهای دیابتی مشاهده شد (p < 0.05-0.01) و درمان با هسپرتین تنها سطح سرمی آلانین آمینوترانسفراز را در حد معنادار کمکرد (p < 0.05)؛ بهعلاوه، حالت دیابت، افزایش سطح مالون دی آلدئید در دو بافت قلب و کبد را سبب شد (p < 0.01) و درمان با هسپرتین سطح مالون دی آلدئید را در این دو بافت در حدی معنیدار کاهش داد (p < 0.05). نتیجهگیری: درمان با هسپرتین میتواند سطح سرمی آلانین آمینو ترانسفراز و همچنین استرس اکسیداتیو را کاهش دهد که با سطح بافتی کمتر مالون دی آلدئید در دو بافت قلب و کبد مشخص میشود.
هسسپرتین
دیابت قندی
آمینوترانسفراز
مالون دی آلدئید
2020
09
26
33
42
https://daneshvarmed.shahed.ac.ir/article_1429_1e6e4cf9934ae0788687fe26d8eff3e5.pdf
دانشور پزشکی
Daneshvar Med
2716-9723
2716-9723
1389
18
4
بررسی مقایسهای اثر تیبولون و HRT بر دانسیته استخوانی و معیارهای بیوشیمیایی بازگردش استخوان در زنان یائسه
زینب
حیدری
سعیده
ضیایی
مقدمه و هدف: از شایعترین مشکلات دوران یائسگی استئوپروز است. در پژوهش حاضر برآن شدیم که به بررسی مقایسهای اثر تیبولون و هورمون درمانی کلاسیک بر پیشگیری از استئوپروز در زنان یائسه سالم بپردازیم. تیبولون یک استرویید صناعی، دارای آثار استروژنیک، پروژستوژنیک و آندروژنیک است. مواد و روش کار: در این مطالعه 107 نفر خانم یائسه حائز شرایط مطالعه به دو گروه تقسیم شدند: گروه اول، روزانه 5/2 میلیگرم تیبولون، همراه با کلسیم دی و گروه دوم، روزانه 625/0 میلیگرم استروژن کنژوکه و 5/2 میلیگرم مدروکسی پروژسترون استات، همراه کلسیم دی دریافتکردند. در ابتدای مطالعه و بعد از شش ماه درمان فاکتورهای بیوشیمیایی بازگردش استخوان (آلکالان فسفاتاز و Ca/Cr ادرار) اندازهگیری شد؛ سنجش تراکم استخوان مهرههای کمری و گردن فمور نیز در ابتدا و بعد از نه ماه درمان با روش جذبسنجی با انرژی دوگانه (DEXA) اندازهگیری گردید. نتایج: در گروه تیبولون وHRT کاهش آلکالان فسفاتاز سرم وCa/Cr ادرار معنیدار بود.Tscore, Zscore وBMD مهرههای کمری و گردن فمور نیز در گروه تیبولون وHRT به صورتی معنادار افزایشیافتند. در مقایسه بین گروهی، مقایسه میانگین تغییرهای معیارهای سنجش تراکم استخوان مهرههای کمری و گردن فمور و فاکتورهای بیوشیمیایی بازگردش استخوان بین دوگروه درمان شده با HRT و تیبولون در مرحله قبل و بعد از درمان از نظر آماری، معنیدار نبود. نتیجهگیری: تیبولون، آثاری مفید بر مارکرها و دانسیته استخوان دارد و مانع ازدستدادن استخوان و استئوپروز در زنان یائسه میشود؛ این دارو میتواند برای HRT در زنانی که خونریزی و لکهبینی واژینال و حساسیت سینه را تحمل نمیکنند، جایگزینی مناسب باشد.
تیبولون
هورمون درمانی
تراکم استخوان
معیارهای بیوشیمیایی بازگردش استخوان
یائسگی
2020
09
26
43
50
https://daneshvarmed.shahed.ac.ir/article_1430_d77436f3e78946726e6cd305753f812a.pdf
دانشور پزشکی
Daneshvar Med
2716-9723
2716-9723
1389
18
4
اثر یک جلسه تمرین مقاومتی با شدت متوسط و سنگین بر اشتها، کالری دریافتی و انرژی مصرفی در مردان سالم
هادی
یاراحمدی
محمدرضا
حامدی نیا
امیرحسین
حقیقی
علی اکبر
جهاندیده
زهره
طاهر
مقدمه و هدف: کنترل اشتها بر دریافت کالری و چاقی تأثیرگذار است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی آثار یک جلسه ورزش مقاومتی متوسط و سنگین بر اشتها، کالری دریافتی و انرژی مصرفی در مردان سالم است. مواد و روشها: طرح پژوهش متقاطع بود که با همکاری سیزده نفر از کارمندان مرد دانشگاه در سه حالت کنترل، ورزش مقاومتی متوسط (با شدت 70 تا 75 درصد یک تکرار بیشینه) و ورزش مقاومتی سنگین (با شدت 80 تا 85 درصد یک تکرار بیشینه) و در هشت حرکت با سه نوبت ده تکراری به مدت نود دقیقه انجام شد. تغذیه افراد در روز تمرین و روز قبل از آن مشابه بود. اشتهای افراد در قبل، بلافاصله بعد، سه و نه ساعت پس از ورزش مقاومتی با بهرهگیری از پرسشنامه اشتها و با مقیاس (VAS) اندازهگیری شد؛ همچنین کالری دریافتی و انرژی مصرفی در روز ورزش و روزهای قبل و بعد ورزش مقاومتی با استفاده از پرسشنامه کالری دریافتی و انرژی مصرفی اندازهگیری گردید. برای تحلیل دادهها از آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر در سطح معناداری 05/0 P < استفاده شد. نتایج: پس از بررسی نتایج، تغییری معنادار در اشتهای افراد در اثر ورزش مقاومتی مشاهده نشد. کالری دریافتی در هر سه گروه در روز ورزش نسبت به روز قبل از ورزش افزایش و روز بعد از ورزش نسبت به روز ورزش کاهش داشت. انرژی مصرفی در روز ورزش نسبت به روزهای قبل و بعد از آن در گروههای ورزش مقاومتی افزایشیافت. نتیجهگیری: نتایج پژوهش حاضر نشانداد که یک جلسه ورزش مقاومتی با شدت متوسط و سنگین بر اشتها تأثیری معنادار نداشت و افزایش انرژی مصرفی را در روز ورزش به دلیل انجام فعالیت قدرتی نسبت به روزهای قبل و بعد از آن باعثشد.
اشتها
کالری دریافتی
انرژی مصرفی
ورزش مقاومتی متوسط و سنگین
2020
09
26
51
60
https://daneshvarmed.shahed.ac.ir/article_1431_9dbc59f83c2ded47485e89476a73fbe2.pdf
دانشور پزشکی
Daneshvar Med
2716-9723
2716-9723
1389
18
4
بررسی شیوع اختلالهای مخاطی تکاملی دهان، بین دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی همدان در سال 1388
فاطمه
احمدی متمایل
عباس
مقیم بیگی
حجت الله
کنعانی
مقدمه و هدف: اختلالهای تکاملی مخاط دهان، شرایطی طبیعیاند و بهلزوم نشاندهنده مشخصه بیماری خاص نیستند. شیوع اختلالهای مخاط دهانی در افراد مختلف متفاوت است که میتواند به عوامل ژنتیکی یا محیطی مربوط باشد. هدف از مطالعه حاضر، بررسی شیوع این اختلالها و نیز تعیین ارتباط آنها با جنسیت در گروهی از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی همدان بودهاست. مواد و روشها: در مطالعه حاضر 162 دانشجوی دانشگاه علوم پزشکی همدان در سال 1388 به منظور تعیین شیوع اختلالهای مخاطی معاینهشدند. معاینه دانشجویان، زیر نور یونیت و آینه دندانپزشکی انجام و برای هر دانشجو یک پرسشنامه تکمیل شد؛ در این پرسشنامه اطلاعات فردی و نیز ابتلا به بیماریها جمعآوری و ثبت گردید. آنالیز آماری توصیفی و مقایسهای با استفاده از نرمافزار SPSS انجامشد. برای مقایسه دو جنس، از آزمون دقیق فیشر استفاده گردید و مقدارP < /span> کمتر از 05/0 به عنوان معنیدار آماری درنظرگرفتهشد. نتایج: از 162 فرد مورد بررسی، 6/63% آنها یک اختلال مخاطی داشتند. نتایج نشانداد که سوراخ گوشه لب (8/22%)، زبان شیاردار (6/21%) و توروس فک بالا (5/10٪) شایعترین اختلالهای مخاطی و شیوع سایر موارد، کمتر از 10% بودهاند. بهجز توروس فک بالا، در دیگر انواع اختلالهای مخاطی بین دو جنس، تفاوت معنیدار آماری مشاهده نشد. نتیجهگیری: یافتههای مطالعه حاضر نشانداد بهطورکلی آنومالیهای مخاطی دهان در جمعیت بررسیشده از شیوع بالایی برخوردار بودند؛ بنابراین آشنایی و آموزش دانشجویان پزشکی و دندانپزشکی در مورد این ضایعات ضروری بهنظرمیرسد.
اختلال
مخاطی دهان و دانشجویان
2020
09
26
61
66
https://daneshvarmed.shahed.ac.ir/article_1432_c99d384931f0d2ed9e73431c056181ab.pdf
دانشور پزشکی
Daneshvar Med
2716-9723
2716-9723
1389
18
4
اثر هشت هفته تمرینهای دایرهای بر بیان ژن AGRP لنفوسیت کشتیگیران تمرینکرده
امیر
رشیدلمیر
عباس
قنبری نیاکی
مقدمه و هدف: پروتئین وابسته به آگوتی(AGRP < /span>) یک پپتید اشتها آور قوی است که به میزان زیادی از بخش میانی هستههای کمانی هیپوتالاموس ترشح میشود و در کنترل مرکزی دریافت غذا و اشتها نقشی مهم دارد. مشخصشده که این پپتید در کنترل وزن انسان نقش بسزایی ایفا میکند و سطوح پلاسمایی آن در شرایط گرسنگی و چاقی افزایشمییابد. هدف تحقیق حاضر، بررسی یک دوره تمرین بیهوازی دایرهای بر بیان ژنAGRP لنفوسیت کشتیگیران تمرینکردهبود. مواد و روشها: بدین منظور تعداد ده نفر کشتیگیر تمرینکرده انتخاب شدند و هشت هفته تمرین دایرهای مبتنی بر فنون کشتی را بر اساس پروتکل محققان انجام دادند. 48 ساعت قبل و بعد از آخرین جلسه تمرینی از آنها در حالت ناشتا خونگیری شد و پس از جداسازی لنفوسیتها، بیان ژن AGRP < /font>به روشsemi quantitative RT-PCR اندازهگیری شد. یافتهها: مشخصشد که هشت هفته تمرین دایرهای موجب افزایش معنیدار بیان ژن AGRP < /span> لنفوسیت آزمودنیها شد (p < 0.05). نتیجهگیری: بهنظرمیرسد که افزایش بیان ژن AGRP < /span> لنفوسیت میتواند در راستای افزایش بیان این پپتید در هیپوتالاموس و در پاسخ به تعادل منفی انرژی ناشی از تمرین دایرهای، برای افزایش اشتها بهمنظور جبران منابع انرژی بدن آزمودنیها باشد.
AGRP
کشتی
تمرین دایرهای
بیان ژن
اشتها
Semi-quantitative RT-PCR
2020
09
26
67
72
https://daneshvarmed.shahed.ac.ir/article_1433_4500ee621df708843dfedb8d4779b1ea.pdf