دانشگاه شاهد
دانشور پزشکی
2716-9723
2716-9731
18
3
2010
08
23
بینش پشت استفاده از بیومارکرهای IFN-G، IL-2، IL-4 و IL-10بهعنوان نقاط پایانی جانشین برای ابتلا به بیماری-های پوستی ناشی از مواجهه با گاز خردل
1
8
FA
مرجان
زارع
گروه آمار زیستی - دانشکده علوم پزشکی دانشگاه تربیت مدرس- تهران – ایران.
سقراط
فقیهزاده
گروه آمار زیستی- دانشکده علوم پزشکی دانشگاه تربیت مدرس- تهران – ایران.
s.faghihzadeh@shahed.ac.ir
طوبی
غضنفری
0000-0002-1049-7095
tghazanfari@yahoo.com
شهره
جلائی
مقدمه و هدف: دراین پژوهش هدف آن است که بینش پشت استفاده از بیومارکرهای IL-2 ، IL-4 ، IL-10 و IFN-G به عنوان جانشین های احتمالی ابتلا به بیماری های پوستی ناشی از مواجهه باگازخردل بررسی شود.اگر بتوان بامشاهده یک اثرمعناداردرمان روی جانشین، اثر درمان روی نقطه پایانی بالینی رااستنباط کرد، آنگاه این جانشین میتواندیک جانشین معتبر باشد. مواد و روش ها: در مطالعه همگروهی تاریخی شامل 328نفر، که235نفرمواجهه داشته با گازخردل از ساکنین سردشت به عنوان گروه مورد و 93نفرازساکنین شهرربط که باگاز خردل مواجهه نداشته به عنوان گروه مورد،سعی شد با استفاده از نسبت خطر، چرایی استفاده از IL-2 ، IL-4 ، IL-10 و IFN-G به عنوان جانشین هایی برای بیماری های پوستی ناشی ازمواجهه با گازخردل بررسی شود. یافته ها: روش مطالعه همگروهی تاریخی نشان داد، از IL-2 (در سه محیط کشت سرم، میتوژن، میتوژن نیل) و IL-10 (در چهار محیط کشت سرم، میتوژن، میتوژن نیل ونیل)، IL-4 (دردومحیط کشت میتوژن ومیتوژن نیل) می توان به عنوان جانشینی برای وجودعارضه پوستی استفاده کرد، چرا که روند بررسی عدم تأثیرمواجهه با گازخردل روی ابتلا به بیماریهای پوستی با استفاده از ا ین بیومارکرها به نتیجه مشابه انجام همین بررسی توسط وجود یا عدم وجود بیماری پوستی ناشی ازمواجهه با گازخردل به عنوان نقطه پایانی بالینی واقعی، منجر شد. اما بیومارکرهای IL-4 درمحیط کشت سرم و IFN-G ( درهر سه محیط کشت سرم، میتوژن ومیتوژن- نیل) این ویژگی را نداشتند. نتیجه گیری: با مشاهده IL-2 (در سه سطح)، IL-10 (در چهارسطح) و IL-4 (در دوسطح) می توان عدم تأثیرمواجهه باگازخردل راروی ابتلا به بیماری های پوستی بررسی کرد، بدون این که به مشاهده پیامد اصلی که همان ابتلا به بیماری های پوستی است، نیازی باشد.
بیومارکر,نقطه پایانی جانشین,نقطه پایانی بالینی واقعی,گاز خردل,نسبت خطر
https://daneshvarmed.shahed.ac.ir/article_1419.html
https://daneshvarmed.shahed.ac.ir/article_1419_6b5a890b69b43908237a60032fd0ef44.pdf
دانشگاه شاهد
دانشور پزشکی
2716-9723
2716-9731
18
3
2010
08
23
مقایسه نتایج خوشهبندی سلسله مراتبی و غیرسلسله مراتبی پروتئینهای مرتبط با سرطانهای مری، معده و کلون براساس تشابهات تفسیر هستیشناسی ژنی
17
30
FA
حمید
علوی مجد
alavimajd@gmail.com
یلدا
زرنگارنیا
مصطفی
رضایی طاویرانی
نصیبه
خیر
علیاکبر
خادم معبودی
مقدمه و هدف: به کارگیری روش های پروتئومیک و پیشرفت پژوهش های با توان بالای پروتئین ها زمینه ساز نیاز به روش های تازه در تحلیل های بیوانفورماتیک نتایج آزمایشگاهی-شده است. تحلیل خوشه ای، روش آماری مناسبی است که می تواند در تحلیل این گونه داده ها، استفاده شود. هدف از این پژوهش، ارزیابی کارایی روش خوشه بندی فازی در تحلیل پروتئین های مرتبط با سرطان های دستگاه گوارش بوده است. مواد و روش ها: در این پژوهش، پروتئین های شناسایی شده مرتبط با سرطان های مری، معده و کلون با استفاده از روش های خوشه بندی سلسله مراتبی و غیرسلسله مراتبی تحلیل و بررسی شدند. براساس هر یک از ابعاد هستی شناسی ژنی، پروتئین ها را خوشه بندی کرده، نتایج را با یکدیگر مقایسه کردیم. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد، عملکرد دو روش خوشه بندی سلسله مراتبی و تقسیم-بندی به یکدیگر نزدیک بوده است. با وجود چشمگیر نبودن عرض سایه نمای کل خوشه بندی ها، بیشتر پروتئین های در هر خوشه، دارای اشتراکات بیولوژیکی قابل توجهی هستند. نتایج به-دست آمده نشان می دهد، روش های خوشه بندی توانسته اند الگوهای تفسیری جدیدی را که قبل از خوشه بندی پروتئین ها مشخص نشده بودند، آشکار سازند. نتیجه گیری: با بررسی نتایج حاصل از خوشه بندی PAM و خوشه بندی سلسله مراتبی، مشخص شد، نتایج این دو خوشه بندی بسیار مشابه یکدیگر هستند. شاید بتوان گفت، روش PAM به دلیل معرفی نماینده ای برای هر خوشه، موشکافانه تر عمل کرده، در حالی که روش سلسله مراتبی ساده تر بوده است. همچنین به نظر می رسد، پروتئین هایی که براساس تشابهات جایگاه سلولی در کنار یکدیگر قرار می گیرند، دارای تشابهات بیولوژیکی و عملکردی نیز هستند که باید این مسئله بیشتر بررسی شود.
بیوانفورماتیک,تفسیر هستیشناسی ژنی (Gene Ontology),خوشهبندی,سرطان دستگاه گوارش
https://daneshvarmed.shahed.ac.ir/article_1420.html
https://daneshvarmed.shahed.ac.ir/article_1420_acb8991e214345088f78074ffc2469bb.pdf
دانشگاه شاهد
دانشور پزشکی
2716-9723
2716-9731
18
3
2010
08
23
ارزیابی کمی و کیفی رنگآمیزی نیتراتنقره در کیستهای ادنتوژنیک و آملوبلاستوما
37
44
FA
دکتر صفورا
سیفی
sf_seify@yahoo.com
دکتر انسیه
شفیق
ایوب
علایی
مقدمه و هدف: آملوبلاستوما تومور خوش خیم اپی تلیالی ادنتوژنیک بوده که رفتار تهاجمی تری نسبت به کیست های ادنتوژنیک دارد. هدف مطالعه حاضر، ارزیابی کمی و کیفی رنگ آمیزی نیترات نقره در کیست های ادنتوژنیک و آملوبلاستوما و مقایسه آن با رفتار بیولوژیکی بالینی آن ها بود. مواد و روش ها: در این مطالعه گذشته نگر به روش مقطعی، از شصت بلوک پارافینه ضایعات ادنتوژنیک برای رنگ آمیزی نیترات نقره استفاده شد. برای ارزیابی کمی آن ها به تعداد صد سلول با بزرگ نمایی صد برابر شمرده شده و میانگین آن درنظرگرفته شد. از نظر کیفی، آرایش NORs به انواع نرمال (گرد- بیضوی) تا غیرنرمال (بزرگ، لوبیایی شکل، خوشه ای) تقسیم شدند. نتایج با آنالیز آماری Onway و T test تجزیه و تحلیل شد. نتایج: تعداد NORs در آملوبلاستوما 2/7 ± 7/2، آملوبلاستومای تک کیستی 2/7 ± 56/2، ادنتوژنیک کراتوسیست 7/4 ± 84/1، کیست دانتی ژور 82/2 ± 052/1 بود. اختلاف آماری معناداری در بیان NORs بین آملوبلاستوما و آملوبلاستومای تک کیستی دیده نشد (8/0 = P ). اما اختلاف آماری معناداری در بیان NORs بین آملوبلاستوما با کیست های ادنتوژنیک مشاهده شد (001/> P) ، (001/0=p ). در کیست دانتی ژور آرایش NORs ، نرمال داخل هسته ای بود. در کراتوسیست آرایش بزرگ تا لوبیایی شکل و به ندرت خوشه ای NORs و در آملوبلاستوما و آملوبلاستومای تک کیستی، آرایش خوشه ای شکل مشاهده شد. نتیجه گیری : نه تنها تعداد NORs در آملوبلاستوما نسبت به کیست های ادنتوژنیک افزایش می یابد، بلکه آرایش NORs نیز در آملوبلاستوما متفاوت از کیست های ادنتوژنیک است. ارزیابی کمی و کیفی رنگ آمیزی نیترات نقره انعکاس دهنده رفتار تهاجمی تر آملوبلاستوما نسبت به کیست های ادنتوژنیک است.
آملوبلاستوما,آملوبلاستومای تککیستی,ادنتوژنیک کراتوسیست,کیست دانتیژور,نیترات-نقره
https://daneshvarmed.shahed.ac.ir/article_1421.html
https://daneshvarmed.shahed.ac.ir/article_1421_c23fadeefbc3736960f45f784acae91f.pdf
دانشگاه شاهد
دانشور پزشکی
2716-9723
2716-9731
18
3
2010
08
23
بررسی تأثیر برنامه آموزشی مدون بر آگاهی، نگرش و عملکرد مادران مراجعهکننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر اراک در خصوص پیشگیری از تشنج ناشی از تب در کودکان
51
58
FA
محبوبه
سجادی هزاوه
محسن
شمسی
0000-0003-4033-8041
mohsen_shamsi1360@yahoo.com
مقدمه و هدف: با توجه به نقش مهم مادر در کنترل تشنج و ماهیت نگران کننده آن، این مطالعه به منظور بررسی تأثیر آموزش بر آگاهی، نگرش و عملکرد مادران در زمینه پیش گیری از تشنج ناشی از تب در کودکان انجام پذیرفته است. مواد و روش ها: مطالعه حاضر، از نوع مداخله ای بود که در آن صد نفر از مادران مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر اراک شرکت داشته اند (نمونه ها به صورت تصادفی به دو گروه مورد و شاهد هر کدام پنجاه نفر تقسیم شدند). قبل از انجام مداخله آموزشی، پرسش نامه برای هر دو گروه مورد و شاهد تکمیل و سپس مداخله آموزشی برای گروه مورد در طی یک ماه و در قالب چهار جلسه آموزشی انجام شد. همچنین یک و دو ماه بعد از انجام مداخله آموزشی، دو جلسه پی گیری برگزار شد، سپس سه ماه پس از مداخله آموزشی در هر دو گروه مورد و شاهد، اطلاعات دوباره گردآوری و تجزیه و تحلیل شدند. نتایج: یافته های پژوهش نشان داد، قبل از مداخله آموزشی، میزان آگاهی مادران در زمینه ابتلای کودک خویش به تشنج ناشی از تب کمتر از متوسط بوده و همچنین مادران عملکرد ضعیفی در زمینه پیش گیری از تشنج ناشی از تب داشتند، پس از مداخله آموزشی و با افزایش آگاهی و نگرش مادران عملکرد درست آنان نیز در زمینه پیش گیری از تشنج ناشی از تب افزایش یافت. نتیجه گیری: هر چه آگاهی و نگرش مادران بیشتر باشد، عملکرد آنان نیز در زمینه پیش گیری از تشنج افزایش یافته است، بنابراین پیشنهاد می شود، آموزش در این زمینه برای حفظ و ارتقاء سلامت کودکان در سایر مراکز نیز انجام گیرد.
آگاهی,نگرش,عملکرد,تشنج کودکان
https://daneshvarmed.shahed.ac.ir/article_1422.html
https://daneshvarmed.shahed.ac.ir/article_1422_00d0b61e444f36228623ebf44c94115e.pdf
دانشگاه شاهد
دانشور پزشکی
2716-9723
2716-9731
18
3
2010
08
23
بررسی فراوانی افسردگی در بیماران تحت همودیالیز نگهدارنده و عوامل مرتبط با آن
59
66
FA
دکتر رضا
افشار
r3afshar@gmail.com
دکتر غلامحسین
قائدی
دکتر سوزان
ثانوی
s2sanavi@yahoo.com
دکتر علی
دواتی
0000-0000-0000-0000
a_davati@yahoo.com
دکتر احمد علی
رجب پور
مقدمه و هدف: اختلالات روانی، به خصوص افسردگی، در بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیوی و تحت همودیالیز بسیار شایع هستند. این اختلالات در کاهش کیفیت زندگی و افزایش میزان مرگ و میر بیماران تأثیر بسزایی دارند. هدف از انجام این مطالعه، بررسی فراوانی افسردگی و عوامل مرتبط با آن در بیماران تحت همودیالیز نگه دارنده در دو واحد همودیالیز شهر تهران است. مواد و روشها: برای غربالگری افسردگی در بیماران دیالیزی از پرسش نامه افسردگی بک ( BDI ) استفاده شد. پرسش نامه ها در بین120 بیمار دیالیزی مراجعه کننده به بیمارستان های مصطفی خمینی و فیاض بخش توزیع و پس از توضیحات لازم، بیماران آن را تکمیل کردند. سایر اطلاعات از طریق شرح حال و انجام آزمایش ها به دست آمدند. اطلاعات گردآوری شده، با نرم افزار v.16 SPSS تجزیه و تحلیل آماری شده و آزمون های آماری کایدو و اسپیرمن استفاده شدند. نتایج: شیوع افسردگی در جمعیت مورد مطالعه هفتاد درصد محاسبه شد، به طوری که 7/26 درصد از آنان مبتلا به افسردگی شدید بودند. هیچ یک از متغیرهای سن، جنس، بیماری زمینهای، طول مدت دیالیز، سابقه پیوند کلیه، کم خونی، وضعیت تأهل، وضعیت شغلی و آلبومین سرم با افسردگی ارتباط آماری معناداری نداشتند ( 05/0 p >). تعداد دفعات همودیالیز در هفته و کفایت همودیالیز ( Kt/V ) با شدت افسردگی ارتباط آماری معنادار داشتند (01/0 p = و 04/0 p = ). نتیجه گیری: با توجه به شیوع بالای افسردگی در بیماران همودیالیزی، غربالگری بیماری افسردگی در این بیماران ضروری به نظرمی رسد. تشخیص و درمان افسردگی در مراحل اولیه می تواند در بهبود کیفیت زندگی این بیماران نقش مهمی داشته باشد.
اختلالات روانی,افسردگی,نارسایی مزمن کلیوی,همودیالیز
https://daneshvarmed.shahed.ac.ir/article_1423.html
https://daneshvarmed.shahed.ac.ir/article_1423_981daae03c884fdcee699ec92e512847.pdf
دانشگاه شاهد
دانشور پزشکی
2716-9723
2716-9731
18
3
2010
08
23
رویکردهای موجود درباره سقط القایی
67
84
FA
دکتر نفیسه
ظفرقندی
nafiseh_zafar@yahoo.com
مریم
کلوتی
ندا
زارعنژاد
مقدمه و هدف: درباره انجام سقط انتخابی یا القایی نظریات بسیار متفاوتی از نظر مذاهب دینی و مکاتب اخلاقی وجود دارد. سقط جنین انتخابی، همواره از سوی مذاهب و اخلاق پزشکی مورد نکوهش بوده است اما در مواردی نیز جواز آن صادر شده است. مواد و روش کار: این اثر با مراجعه به قرآن و کتب حدیثی و معتبر در این زمینه و مقالات متنوع در مورد موضوع سقط در ادیان و مکاتب مختلف، جمعآوری شده است. نتایج: با بررسی دیدگاه های موجود، میتوان به سه رویکرد مختلف درباره سقط انتخابی رسید: 1. آزادی سقط به طور مطلق: از نظر مدافعان این گروه، سقط جنین حق مسلم مادر بوده و غیراخلاقی نیست. 2. ممنوعیت سقط به طور مطلق: از دیدگاه این گروه، سقط جنین کاملاً غیراخلاقی بوده و جنین با انسان کامل هیچ تفاوتی ندارد. 3. آزادی سقط به طور مشروط: از این دیدگاه، سقط مشروط به سن جنین و عذر معقول است. نتیجهگیری : برای نظریه پردازی در این زمینه، کرامت انسان، حق حیات جنین و مالکیت مادر، اصل است. در کشور اسلامی ایران، لازم است متخصصان رشتههای فقه و حقوق و زنان تصمیمات معینی در این رابطه بگیرند و قانون جامعتری به تصویب برسانند تا استفاده از داروها و شرایط غیر بهداشتی سقط که سبب صدمه به مادر و تهدید جان او می شوند به حداقل برسد.
سقط,جنین,مادر,اخلاق,مذهب,پزشکی
https://daneshvarmed.shahed.ac.ir/article_1424.html
https://daneshvarmed.shahed.ac.ir/article_1424_1ceaf39a26d745e4511c5c2120fbf4aa.pdf